سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

مدح و ولادت امام حسن مجتبی علیه‌السلام

شاعر : عماد بهرامی
نوع شعر : مدح و ولادت
وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن
قالب شعر : مثمن

شکر خدا ز روز ازل سینه زن شدیم            گـریـه کنـان داغ شـه بـی‌کـفـن شـدیـم
شکر خدا به حُرمت این ذکر یا حسین            بی‌اخـتـیار غـرق عـطای حـسن شـدیم


تـا خـاک مـقـدم پـسـر فـاطـمـه شـدیـم            بودیم سنگ سخت، عـقـیق یـمن شدیم
بیـن کـریـم‌هـا کـرم او زبـانـزد اسـت
نیمش علی و فاطمه نیمش محمد است
روز ولادتش همه جا رنگ و بو گرفت            صد فطرس ملک ز درش آبرو گرفت
با اشک شوق حضرت خاتم وضو گرفت            ساقی کوثر از خود کوثـر سبو گرفت
از کودکی به لطف و کرم سخت خو گرفت            هرچه کریم درس کرامت از او گرفت
در کودکی نموده عنایت به هر فـقـیر
از کـیـسۀ خـلـیـفـگـیِ حـضرت امـیـر

سـبـط الـرسـول و آیـنـۀ کـردگـار بود            با سائـل و یتـیـم و غـلامـان نـدار بود
می‌خورد نان خشک جو و اندکی نمک            با آنکه در مدینه خودش سفره دار بود
جنگ جمل حماسه‌ای از رزم مجتباست            تازه بـدون دُلـدُل و بـی‌ذوالـفـقـار بود
بـر غـیـرتـش درود خـداونـد و انـبـیـا
اُمُّ الـفـسـاد را بـه زمـیـن زد امــام مـا
با دشمنش ببین که وقارش چه می‌کند            شمشیر در نـماز کـنارش چه می‌کند؟
دنـیـا به خـود نـدیـده ز آقـا غـریب تر            گرد و غبار روی مزارش چه می‌کند؟
می‌خواست خواهرش نشود با خبر که آن            زهری که خورده با دل زارش چه می‌کند
از مانـدنـش طبـیـب دگر نـا امـیـد شد
پـیچـیـد در مـدیـنـه که آقـا شـهـیـد شد
قلبی دوباره حال و هوای سحر گرفت            بعد از اذان صبح چو عزم سفر گرفت
یاد بقـیع و قـبر حسن انـدکی گـریست            بعدش به لطف اشک روان بال و پر گرفت
سوی غریب شهر مدیـنه پرید و رفت            وقتی رسید، خاک دو عالم به سر گرفت
دیـد آنچـه را که مـایـۀ انـدوه و آه بود
تـنها چـراغ قـبـر حـسن نـور مـاه بود

نقد و بررسی

بیت زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما پیشنهاد می‌کنیم به منظور انتقال بهتر معنای شعر بیت اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین بیت زیر کنید.



شکر خدا ز روز ازل سینه زن شدیم            لطـمه زنـان داغ شـه بـی‌کـفـن شـدیـم